کد مطلب:164603 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121
در مرثیه اجنه است
دعبل خزاعی بنا بر روایت بحار ار اجدادش از جده اش دختر مالك خزاعیه سعیده روایت داشته كه از جنیه شنیده:
یا بن الشهید و یا شهیدا عمه
خیر العمومة جعفر الطیار
عجب لمصقول اصابك حده
فی الوجه منك و قد علاك غبار [1]
ایضا؛ بنا بر حكایت بحار روایت شده كه:
از هاتفی در بصره شنیدند كه در شب انشاد كرد:
ان الرماح الواردات صدورها
نحو الحسین تقاتل التنزیلا
و یهللون بان قتلت و انما
قتلوا بك التكبیر و التهلیلا
فكانما قتلوا اباك محمدا
صلی علیه الله او جبریلا [2] .
ایضا: بنا بر روایت بحار ذكر كرده است:
ابن جوزی در كتاب نو در فضائل ایام و شهود نوح [نوحه ی] جن را بر حسین.
و آن نوحه این است:
لقد جئن نسآء الجن یبكین شجیات
و یلطمن خدودا كالدنانیر نقیات
و یلبس الثیاب السود بعد القصبیات [3]
از ابانة ابن بطه منقول است كه:
شنیده شد از نوحه جن:
ایا عین جودی و لا تجمدی
وجودی علی الهالك السید
فبالطف أمسی صریعا فقد
رزئنا الغداة بأمر بدی [4] .
ای بدیع غریب منه.
ایضا؛ بنابر روایت بحار از عبدالله بن حسان كنانی گفت كه:
جن [جنیان] بر حسین بن علی بن ابی طالب گریه كردند و گفتند:
ماذا تقولون اذ قال النبی لكم
ماذا فعلتم و انتم آخر الامم؟
باهل بیتی و اخوانی و مكرمتی
من بین أسری و قتلی ضرجوا بدم [5]
ایضا؛ صاحب كامل الزیارة با اسناد خود روایت داشته از داود رقی كه گفت:
جده ی من خبر داد مرا كه چون حسین كشته شد جن [جنیان] بر او به این ابیات گریه كردند:
یا عین جودی بالعبر
و ابكی فقد حق الخبر
ابكی ابن فاطمه الذی
ورد الفرات بما صدر
الجن تبكی شجرها
لما اتی منه الخبر
قتل الحسین ورهطه
تعسا لذلك من خبر
فلا بكینك حرقة
عند العشاء و بالسحر
و لا بكینك ما جری
عرق و ما حمل الشجر [6]
ایضا؛ بنا بر روایت امالی از ام سلمه، زوجه ی پیغمبر، كه گفت:
از آن زمان كه پیغمبر رحلت فرمود نوحه ی جن را نشنیدیم مگر امشب را كه جنیة آمد و می گفت:
الا یا عین فانهملی بجهد
فمن یبكی علی الشهداء بعدی
علی رهط تقودهم المنایا
الی متجبر فی ملك عبد [7]
و اگر از ابیات اجنه همه را ذكر كنیم كتاب خواهد به طول انجامید. هر كه تفصیل آن را خواهد رجوع كند به كتاب مقتل بحار و كتاب اسرار الشهادة علامه دربندی و كتاب معدن البكاء حاجی ملا محمد صالح بن برغانی - اعلی الله مقامهم.
یا بن الشهید و یا شهیدا عمه
خیر العمومة جعفر الطیار
عجب لمصقول اصابك حده
فی الوجه منك و قد علاك غبار [1]
ایضا؛ بنا بر حكایت بحار روایت شده كه:
از هاتفی در بصره شنیدند كه در شب انشاد كرد:
ان الرماح الواردات صدورها
نحو الحسین تقاتل التنزیلا
و یهللون بان قتلت و انما
قتلوا بك التكبیر و التهلیلا
فكانما قتلوا اباك محمدا
صلی علیه الله او جبریلا [2] .
ایضا: بنا بر روایت بحار ذكر كرده است:
ابن جوزی در كتاب نو در فضائل ایام و شهود نوح [نوحه ی] جن را بر حسین.
و آن نوحه این است:
لقد جئن نسآء الجن یبكین شجیات
و یلطمن خدودا كالدنانیر نقیات
و یلبس الثیاب السود بعد القصبیات [3]
از ابانة ابن بطه منقول است كه:
شنیده شد از نوحه جن:
ایا عین جودی و لا تجمدی
وجودی علی الهالك السید
فبالطف أمسی صریعا فقد
رزئنا الغداة بأمر بدی [4] .
ای بدیع غریب منه.
ایضا؛ بنابر روایت بحار از عبدالله بن حسان كنانی گفت كه:
جن [جنیان] بر حسین بن علی بن ابی طالب گریه كردند و گفتند:
ماذا تقولون اذ قال النبی لكم
ماذا فعلتم و انتم آخر الامم؟
باهل بیتی و اخوانی و مكرمتی
من بین أسری و قتلی ضرجوا بدم [5]
ایضا؛ صاحب كامل الزیارة با اسناد خود روایت داشته از داود رقی كه گفت:
جده ی من خبر داد مرا كه چون حسین كشته شد جن [جنیان] بر او به این ابیات گریه كردند:
یا عین جودی بالعبر
و ابكی فقد حق الخبر
ابكی ابن فاطمه الذی
ورد الفرات بما صدر
الجن تبكی شجرها
لما اتی منه الخبر
قتل الحسین ورهطه
تعسا لذلك من خبر
فلا بكینك حرقة
عند العشاء و بالسحر
و لا بكینك ما جری
عرق و ما حمل الشجر [6]
ایضا؛ بنا بر روایت امالی از ام سلمه، زوجه ی پیغمبر، كه گفت:
از آن زمان كه پیغمبر رحلت فرمود نوحه ی جن را نشنیدیم مگر امشب را كه جنیة آمد و می گفت:
الا یا عین فانهملی بجهد
فمن یبكی علی الشهداء بعدی
علی رهط تقودهم المنایا
الی متجبر فی ملك عبد [7]
و اگر از ابیات اجنه همه را ذكر كنیم كتاب خواهد به طول انجامید. هر كه تفصیل آن را خواهد رجوع كند به كتاب مقتل بحار و كتاب اسرار الشهادة علامه دربندی و كتاب معدن البكاء حاجی ملا محمد صالح بن برغانی - اعلی الله مقامهم.
[1] بحارالانوار 236:45.
[2] بحارالانوار 235:45.
[3] بحارالانوار 236:45.
[4] بحارالانوار 236:45.
[5] بحارالانوار 237:45.
[6] كامل الزيارات :97 و 98.
[7] امالي الصدوق:120.